ترانه ها

این وبلاگ صرفا برای من است و ارزش دیگری ندارد !

دهم از خودم

  • ۱۸:۴۰

بدترین نوع دلتنگی اونه که باید بکشی و کاریش نمیشه کرد

بدترین نوع دو راهی اونه که دلت با یه راه باشه عقلت با یه راه 

بدترین نوع عاشقی اونه که یکیو با همه وجود دوست داشته باشی ولی نتونی بگی 

بدترین نوع دلبستگی اینه که از درون خودتو بخوری ولی ظاهرا کاملا خونسرد باشی 

بدترین نوع شک اینه که ندونی اون بت رو تو ساختی یا اون یه بته 


درمورد تو بدترین چیزها رو تجربه میکنم .... ولی هر ماه که تموم میشه و حقوق میگیرم 

هر روز که تموم  میشه و نگاه راضی کارفرما رو می بینم 

هر ساعت که میگذره و می بینم که چقدر از بقیه جلو ام 

هر لحظه که به کارم فکر میکنم 

به گذشته ام 

به آینده م 

می فهمم فقط تو نقطه روشن زندگی یه دختر شیطون وبازیگوش و درس نخون بودی 

تو مثل یه ستاره اومدی و درخشیدی 

هنوز حوالی من از درخشش تو روشنه 

نه میتونم دستمو دراز کنم و بگیرمت 

نه می تونم ازت بخام که پیشم باشی 

نه حتی صدام بهت میرسه 

نه حتی حرفمو می تونم توی دلت جا بدم 

منم و من و یه دنیا عشق به ستاره زندگیم 

ستاره ای که دستمو گرفت و از یه جاده گلی لجنزار نجاتم داد 

خیلی بهت مدیونم ستاره 

خیلی بهت مدیونم

 خیلی دوستت دارم استادم 

نهم از حسین زحمتکش

  • ۲۳:۰۸

شعله دارم میکشم در تب، نمی فهمی چرا؟

تاب بی ماهی ندارد شب، نمی فهمی چرا؟

اهل آه و ناله کردن نیستم جان من است

اینکه هر دم می رسد برلب نمی فهمی چرا؟

ذوب دارم می شوم هر روز می بینی مگر؟

آب دارم می شوم هرشب نمی فهمی چرا؟

آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم 

قیدد دینم بود نمی فهمی چرا؟

بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد نگرد

"یک"  ندارد جز خودش مضرب نمی فهمی چرا ؟

بارها گفتم دل دیوانه گرد عشق نه 

نیش خواهی خورد از این عقرب نمی فهمی چرا ؟



هشتم از استادم

  • ۲۲:۵۸

گاهی پشیمونی

هیچ حسی مثل پشیمونی بار منفی نداره 

گاهی خیلی پشیمونی 

هیچ حسی مثل پشیمونی داغونت نمیکنه 

گاهی از کرده هات پشیمونی 

هیچ حسی مثل پشیمونی زندگیتو زیر سوال نمی بره 

گاهی از نکرده هات پشیمونی 

این دیگه بدترین نوعشه 

احسان عزیزم من پشیمونم 

پشیمونم که تو  بهم گفتی خواهر کوچولو و من زدم تو ذوقت 

پشیمونم که باهات دعوا کردم 

پشیمونم که برات قبافه میگرفتم ... کاش یه کم باهات راه می اومدم 

کاش یه کم به جای چشمات نگاه لبات میکردم

کاش یه بار می اومدم دفترت تو دانشگاه باهات حرف می زدم 

کاش باهات چت میکردم 

کاش .. کاش.. کاش 

لبخند امروز من به خاطر خستگی های توئه... ازت ممنونم 

کاش می تونستم بگیرمت توی بغلم و به خودم فشارت بدم و بهت بگم استاد ازت ممنونم 

کاش پسر بودم تا می تونستم دستاتو گرم و با محبت تو دستم فشار بدم 

وای احسان چقدر دلم برات تنگ شده ... 

هفتم از خودم

  • ۲۲:۱۹

بدترین حس دنیا اونه که یه چیزی رو بخای 

ولی هیچ جور نتونی بدست بیاریش 

مثل من که دلم دختر خودمو میخاد ... 


Designed By Erfan Powered by Bayan